اگر میشد که دردم را برایت گریه میکردم
از کتاب: راگ هزره
، فصل هنرمند ناپیدا
، بخش
،
هنرمند ناپیدا
اگر میشد که دردم را برایت گریه میکردم
زمین و آسمان را بیش بایت گریه میکردم
جوانی را وفا راعشق را دیوانگی ها را
بنام آرزو در یک لقـــایت گریه میکـــــردم
اگر میشد نماز عشق را بیشت ادا ء کردن
دو زانو مینشستم از جفایت گریه میکردم
لبانت گر به تکلیف زنامم داغ میآمد
گل سرخی به تمهید صدایت گریه میکردم
زمین و آسمان را بیش بایت گریه میکردم
جوانی را وفا راعشق را دیوانگی ها را
بنام آرزو در یک لقـــایت گریه میکـــــردم
اگر میشد نماز عشق را بیشت ادا ء کردن
دو زانو مینشستم از جفایت گریه میکردم
لبانت گر به تکلیف زنامم داغ میآمد
گل سرخی به تمهید صدایت گریه میکردم