دارم گله از تو جانا
از کتاب: راگ هزره
، فصل استاد سرآهنگ
، بخش
،
استاد سرآهنگ
باید اول طلب فکر رسایی بکنیم
بعد از آن قصه گیسویی تو جایی بکنیم
دارم گله از تو جانا قربانی سرت از ما نرنجی
خوش بدست آمده آن تره مشکین یاران
شب قدر است بیاید و دعای بکنیم
دارم گله از تو جانا قربانی سرت از ما نرنجی
گر به این جلوه ز کاشانه بیرن خواهی شد
جان ما گرد سرت ، نام خدایی بکنیم
دارم گله از تو جانا قربانی سرت از ما نرنجی
هر چه او میکند از مصلحتی نیک بیرون
ما کی باشیم که چون و چرایی بکنیم
دارم گله از تو جانان فدا سرت از ما نرنجی
تا هوای چمن حسن تو در خاطر ماست
حیف باشد که دیگر فکر و هوایی بکنیم
دارم گله از تو جانان فدا سرت از ما نرنجی
بعد از آن قصه گیسویی تو جایی بکنیم
دارم گله از تو جانا قربانی سرت از ما نرنجی
خوش بدست آمده آن تره مشکین یاران
شب قدر است بیاید و دعای بکنیم
دارم گله از تو جانا قربانی سرت از ما نرنجی
گر به این جلوه ز کاشانه بیرن خواهی شد
جان ما گرد سرت ، نام خدایی بکنیم
دارم گله از تو جانا قربانی سرت از ما نرنجی
هر چه او میکند از مصلحتی نیک بیرون
ما کی باشیم که چون و چرایی بکنیم
دارم گله از تو جانان فدا سرت از ما نرنجی
تا هوای چمن حسن تو در خاطر ماست
حیف باشد که دیگر فکر و هوایی بکنیم
دارم گله از تو جانان فدا سرت از ما نرنجی