گر چه چشم تو پی بردن دلهاست هنوز
از کتاب: راگ هزره
، فصل سید عمر
، بخش
،
سید عمر
گر چه چشم تو پی بردن دلهاست هنوز
دیدۀ منتظرم غرق تمناست هنوز
خنده بر لب زده ام تا به تو نزدیک شوم
به خدا سینه پر از حسرت غمهاست هنوز
گر چه هر روز مرا وعده به فردا دادی
دل پر از آرزوی وعدۀ فرداست هنوز
دیدۀ منتظرم غرق تمناست هنوز
خنده بر لب زده ام تا به تو نزدیک شوم
به خدا سینه پر از حسرت غمهاست هنوز
گر چه هر روز مرا وعده به فردا دادی
دل پر از آرزوی وعدۀ فرداست هنوز