42

از یادت من برفتم

از کتاب: راگ هزره ، فصل احمد ظاهر ، بخش ،
احمد ظاهر

از یادت
از یادت من برفتم
زیبای خوبرویان
گشتم کباب بی وفا
ا ز یاد ت

آجا ری، ابهـ میرا دل پکهارا
روو روو کی غم پیا را
بد نام نه هو دل میرا، آجا ری
او ، او، او ، او ، او، او

دست به دست رقیبان داده یی
شب به بزم حریفان رفته یی
من به یاد تو شب ها سوختم
رحم نکردی به حالم بی وفا

از یادت
از یادت من برفتم
زیبا ی خوبرویان
گشتم کباب بی وفا،از یادت

دست به دست رقیبان داده یی
شب به بزم حریفان رفته یی
من به نام تو خواهم این جهان
روز من شد سیه چشمان بمان

من به نام تو خواهم این جهان
روز من شد سیه عشقم بمان
آخرین آرزوی من بمان
من ز هجر تو شبها سوختم

از یادت، از یادت، من برفتم