42

دختر زلفهای خود را شانه میکند

از کتاب: راگ هزره ، فصل نوید فروغ ، بخش ،
نوید فروغ

دختر زلفهای خود را شانه میکند
بچه پنجشر را دیده بهانه میکند
ذلف سیاه دارد این مرا دیوانه میکند
دیوانه میکند دیوانه میکند دیوانه میکند
بمانم روی خود برخاک تیره
دلت مثل دل من در بگیرد
دعا من همین باشد شب و روز
که هر کس بیوفا باشد بمیرد

الا یار جان ز غم بیمارم امشب
ستاره در هوا میشمارم امشب
من که مردم ز غم پروا ندارد
تو را من بر خدا مسپارام امشب