42

تنهای تنها

از کتاب: راگ هزره ، فصل صابر شیرزوی ، بخش ،
صابر شیرزوی

رفتی و بی تو با این جهان چی کنم، تنهای تنها
تنهای تنهایم با این جهان چی کنم، تنهای تنها

رفتی و با تو رفته بهاران، رفته بهاران
رفتی و با تو رفته بهاران، نی گل به شاخ و نی باد و بهاران
عالم خزان گشته، با این خزان چی کنم، تنهای تنها
تنهای تنهایم با این جهان چی کنم، تنهای تنها

سنگ است و چون گل، گل بی تو سنگ است
دیگر چمن را کی لطف و رنگ است
حال تو رحم سازم، این گلستان چی کنم، تنهای تنها