42

ترسم آزاد نسازد

از کتاب: راگ هزره ، فصل احمد ظاهر ، بخش ،
احمد ظاهر

ترسم آزاد نسازد ز قفس صیادم
آنقدر تا که رهِ باغ رود از یادم

آتش از آه به کاشانه صیاد زنم
گر از این بند اسارت نکند آزادم

گرچه باشد غمِ عالم به دلم لاهوتی
هیچ کس در غمِ من نیست، از این دلشادم