42

قسم

از کتاب: راگ هزره ، فصل چکاوک بند ، بخش ،
چکاوک بند

وطن بر جلال و به شانت قسم
به پاکی رود روانت قسم
به کوه و به دشت و به دامان تو
به مرغ بلند آشیانت قسم
که جان و تنم را فدایت کنم
همه هستی ام را به پایت کنم
که جان و تنم را فدایت کنم
همه هستی ام را به پایت کنم
قسم، قسم به نامت قسم ای وطن
وطن، وطن به نامت قسم ای وطن

به هر برگ تاریخ زرین تو
به نام آوران زمان ات قسم
به هرات و بلخ و بدخشان تو
به غزنه و هم قندهار ات قسم
به پیران با علم و کان حیا
به فردای نسل جوانت قسم
قسم، قسم به نامت قسم ای وطن
وطن، وطن به نامت قسم ای وطن

(وطن، وطن ای مادر از طاقت تحقیر خسته
وطن ای شاه چنار از شمال جهل بشکسته
بعد صد هزاران سال علم های تو بر یادم رسند
فریاد خواهم کرد وطن با نام تو، با ننگ تو
با عشق مجروع نبرد تو
به جای عاشقان غره مرد و شیر مرد تو
نام شهرت و شهن ترا بنیاد خواهم کرد
تورا آباد خواهم کرد)

به گنج گهربار پاکيزه ات
به جانت، به جانت، به جانت قسم
به هر برگ سرخ لاله ات
به آرمان خوش خفته گانت قسم
که جان و تنم را فدايت کنم
همه هستی ام را به پايت کنم
که جان و تنم را فدايت کنم
همه هستی ام را به پايت کنم
قسم، قسم به نامت ای وطن
قسم، قسم به نامت ای وطن
قسم، قسم به نامت قسم ای وطن
وطن، وطن به نامت قسم ای وطن