42

دخترک وطندار

از کتاب: راگ هزره ، فصل میر مفتون ، بخش ،
میر مفتون

ای دخترک وطندار راه رفتنت به سر شار
ای به نامت خواندن کنم ای به سرم نشوی قهر
ای حلقه کشیده زلفان و پیچیده گرد رخسار
ای چشمکها خمار خمار ابروگکها دم مار
چشمکها خمار خمار ابروگکها دم مار
لب ها مثل نیشکر دندان ها دانه انار
قامت چو سرو آزاد طلایی حلقه گوشوار
دخترک وطندار راه رفتنت به سر شار

ای به سرت انداختی شال ای دلکم ساختی افگار
چند دقه (دقیقه) خواندن کنم به عنایت جان غزال
بخوانم کاری کاری ای بیت ها باند یادگاری
غزال جان عنایت او چشم فیروزه داری
خواندن کنم رنگ به رنگ خلق مفتون شده تنگ
خواندن کنم رنگ به رنگ خلق بچه ها شده تنگ
مره آرام نماندی به شیشه میزنی سنگ
مره آرام نماندی به شیشه میزنی سنگ
اگر خبر نباشی دلم را بردی بی رنگ
اگر خبر نمیشی دلم را بردی بی رنگ

ای دخترک وطندار راه رفتنت به سر شار
ای به نامت خواندن کنم ای به سرم نشوی قهر
ای حلقه کشیده زلفان و پیچیده گرد رخسار

ای وطنم است بدخشان ای در دلم دارم آرمان
ای پشت و پنای جوانها یا علی شاهی مردان
ای یا علی شاهی مردان عاشق ها را نشرمان
هر جا که عاشق باشد به کام دل برسان
هر جای که عاشق بوده به کام دل برسان

ای دخترک وطندار راه رفتنت به سر شار
ای به نامت اعلان کنم بر سرم نشوی قهر
بر سرم نشوی قهر، بر سرم نشوی قهر