42

دل میبری از من بار و کجا

از کتاب: راگ هزره ، فصل سید عمر ، بخش ،
سید عمر

دل میبری از من بار و کجا
بیما ر تو ام رهمی بنما
عمرم به رحت دادم که مرو
برگردو زمن یا دی بنما
روزی که تو پرسی حال مرا
گویی که چه شد آن یاو کجا
گویند و که مرد او از غم تو
بر گور من آن شادی بنما

در عشق تو من افسانه شدم
چون شعله شدی پروانه شدم
اکنون که شدم دیوانه تو
دیوانه خود یاری بنما