42

با نگاهِ خود تباهم کرده ای

از کتاب: راگ هزره ، فصل پرستو ، بخش ،
پرستو

دل کی ارمـان آنسـوون مین بهه گهي

با نگاهِ خود تباهم کرده ای
همنیشین با اشک و اهم کرده ای
گفتی روزی میشوم مهمانِ تو
ای سیاه چشمان سرم قربانِ تو
شده عمری چشم براهم کرده ای
عشقِ تو باشد به تار و پودِ من
ای فدایت هستی، من بودِ من
بی‌ سبب غرقِ گناهم کرده ای