42

بوى خوش بهار

از کتاب: راگ هزره ، فصل احمد ظاهر ، بخش ،
احمد ظاهر

بوى خوش بهار از طرف سبزه زار
آمد به كلبه تاريك من گفت بهار بهار
گفتم برو برو که حرف من شنو
باشد بهار تو بر من خزان بی روی آن نگار
بی روی آن نگار

بوى خوش بهار از طرف سبزه زار
آمد به كلبه تاريك من گفت بهار بهار
گفتم برو برو که حرف من شنو
باشد بهار تو بر من خزان بی روی آن نگار
بی روی آن نگار