42

بداغ نامرادی سوختم ای اشک طوفانی

از کتاب: راگ هزره ، فصل احمد ظاهر ، بخش ،
احمد ظاهر

بداغ نامرادی سوختم ای اشک طوفانی
به تنگ آمد دلم زين زندگی ای مرگ جولانی

در اين مکتب نميدانم چه رمز مهملم يارب
که نی معنی شدم، نی نامه و نی زيب عنوانی

از اين آزادگی بهتر بود صد ره به چشم من
صدای شيون زنجير و قيد کنج زندانی

گناهم چيست، گردونم چرا آزرده ميدارد
ازين کاسه گدا ديگر چه جستم جز لب نانی