گر کنی یک نظاره میزیبد
از کتاب: راگ هزره
، فصل احمد ظاهر
، بخش
،
احمد ظاهر
گر کنی یک نظاره میزیبد
به تو ای ماه پاره میزیبد
از فراقت دل ستم زده را
گر کنم پاره پاره میزیبد
اشک خونین ز دیده در هجرت
گر نماید فواره میزیبد
شعری از قهر که حیرت انگیزد
گر بخوانی دوباره میزیبد
به تو ای ماه پاره میزیبد
از فراقت دل ستم زده را
گر کنم پاره پاره میزیبد
اشک خونین ز دیده در هجرت
گر نماید فواره میزیبد
شعری از قهر که حیرت انگیزد
گر بخوانی دوباره میزیبد