42

خورشيد من کجايی سرد است خانهء من

از کتاب: راگ هزره ، فصل ساربان ، بخش ،
ساربان

دور از رخ ات صحرای درد است خانهء من
خورشيد من کجايی سرد است خانهء من
خورشيد من کجايی سرد است خانهء من
من درد مند عشقم درمان من تويی تو
من پای بند صدق ام پيمان من تويی تو
اميد من تويی تو ايمان من تويی تو
بی تو کنون صحرای سرد است خانهء من
خورشيد من کجايی سرد است خانهء من
خورشيد من کجايی سرد است خانهء من
ديدم ترا زشادی از آسمان گذشتم
جانان من که گشتی ديگر زجان گذشتم
آخر خودت گواهی من از جهان گذشتم
دور از رخ ات صحرای سرد است خانهء من
خورشيد من کجايی سرد است خانهء من
خورشيد من کجايی سرد است خانهء من
غير تو من به دنيا يار ديگر ندارم
غير از خيال عشقت فکری به سر ندارم
سر ميدهم و ليکن دست از تو بر ندارم
دور از رخ ات صحرای درد است خانهئ من
خورشيد من کجايی سرد است خانهء من
خورشيد من کجايی سرد است خانهء من