42

تو که گفتی شکسته دل من

از کتاب: راگ هزره ، فصل سید عمر ، بخش ،
سید عمر

تو که گفتی شکسته دل من
مگه جام بلور دل تو
به امیدی نشسته دل من
مگه سنگ صبوراست دل تو
دل در این دور و زما نه
به خدا شده بها نه
هر چی شد در این میا نه
می گی تقصیر دل است
کار دل چه مشکل است
یگ روزی غرق به خون است
یا می گن دشت جنون است
دل چی است خودش بدا نه
می گی تقصیر دل است
کار دل چه مشکل است
دل کدام است
مشکل کدام است
پیش من افسانه کم گو
از دل دیوانه کم گو
کی صدای دل شنیده
به خدا کسی ندیده
که در آسمان دلی پر بزنه
شب و روز خا نه یار سر بزنه
کی دیده پنجه غم سر برسه
بر در خا نه دل در بزنه
دروغ است لیلی و مجنون
قصه شاه پریان
دیگه از وامق و عزرا چی گویم
نکنین باور قصه غم