42

معبد وفا

از کتاب: راگ هزره ، فصل ترانه های خارجی با ترجمه دری ، بخش ،
ترانه های خارجی با ترجمه دری

دلبر ا از من اگر گشتی جدا
یا شدی افسرده و درد آشنا

تو نشو نزدیک من بار دیگر
چون ندارم تاب چشمانت دگر

گر نمودی وعد ه های دلپذیر
من شدم بیهوده از هجر تو پیر

گر مرادیدی ز دور ای نازنین
التجا دارم نشو با من قرین

نیست ممکن تا دهم پاسخ ترا
نشنوی فریاد من ای همصدا

وعده کن با من عزیز و دلفریب
چون نمانده در دلم صبر و شکیب
گر مرا از دور دیدی دلبرا
چشم بر چشمم مدوز ای بیوفا

بعد از این هرگز زمن یادی نکن
این دل بشکسته را شادی نکن

گر مرا از دور دیدی نا گهان
اشک چشمانت بکن از من نهان

چون ندارم تاب من اشک ترا
این ستم بر من مکن جانا روا

گر برون کردی مرا از دل کنون
با دوصد افسون و نیرنگ و فسون
لیک از چشمت نیندازم بدور
گرچه رفته از کفم عیش و سرور

تو دعایم کن که باشم شادمان
دور از اندوه و درد جاویدان

تو تبسم را به من آموختی
از غم هجران دلم را سوختی

تو مرا دادی قسم ای همسفر
غم مخور هر گز مریز اشک گهر

تو میا در خواب من ای دلبرم
تا نیآید اشک در چشم ترم

دلبرا از من اگر گشتی جدا
یا شدی افسرده و درد آشنا

تو نشو نزدیک من بار دیگر
چون ندارم تاب چشمانت دگر