ثریا چاره ام کن به خنجر پاره ام کن
از کتاب: راگ هزره
، فصل ساربان
، بخش
،
ساربان
ثریا چاره ام کن به خنجر پاره ام کن
اگر از من بدیدی بیوفایی
بکش خنجر سرم صد پاره ام کن
خدایا داد از این دل داد ازاین دل
که من یک دم نگشتم شاد از این دل
که فردا داد خواهان داد خواهند
بگویم صد هزاران داد از این دل
ثریا چاره ام کن به خنجر پاره ام کن
اگر از من بدیدی بیوفایی
بکش خنجر سرم صد پاره ام کن
اگر از من بدیدی بیوفایی
بکش خنجر سرم صد پاره ام کن
خدایا داد از این دل داد ازاین دل
که من یک دم نگشتم شاد از این دل
که فردا داد خواهان داد خواهند
بگویم صد هزاران داد از این دل
ثریا چاره ام کن به خنجر پاره ام کن
اگر از من بدیدی بیوفایی
بکش خنجر سرم صد پاره ام کن