بچه نشو ای دل
از کتاب: راگ هزره
، فصل احمد ظاهر
، بخش
،
احمد ظاهر
همش درد و همش رنج و همش غم
همین قسمت من بود از عالم
همش گوشه ی تنهایی نشستن
همش شاخه ی امیدو شکستن
بچه نشو ای دل بچه نشو ای دل عشقه فراموش کن
تا نشدی ویران عشقه فراموش کن
بسه دگه! بسه دگه سوختن شعله ره خاموش کن
بجه نشو ای دل عشقه فراموش کن
همه حرفا یادش رفت محبت ها یادش رفت
دیگه بر نمی گرده دلم لانه ی درده دلم لانه ی درده
همش درد و همش رنج و همش غم
همین قسمت من بود از عالم
همش گوشه ی تنهایی نشستن
همش شاخه ی امیدو شکستن
بچه نشو ای دل بچه نشو ای دل
عشقه فراموش کن تا نشدی ویرون عشقه فراموش کن
بسه دگه! بسه دگه سوختن شعله ره خاموش کن
همین قسمت من بود از عالم
همش گوشه ی تنهایی نشستن
همش شاخه ی امیدو شکستن
بچه نشو ای دل بچه نشو ای دل عشقه فراموش کن
تا نشدی ویران عشقه فراموش کن
بسه دگه! بسه دگه سوختن شعله ره خاموش کن
بجه نشو ای دل عشقه فراموش کن
همه حرفا یادش رفت محبت ها یادش رفت
دیگه بر نمی گرده دلم لانه ی درده دلم لانه ی درده
همش درد و همش رنج و همش غم
همین قسمت من بود از عالم
همش گوشه ی تنهایی نشستن
همش شاخه ی امیدو شکستن
بچه نشو ای دل بچه نشو ای دل
عشقه فراموش کن تا نشدی ویرون عشقه فراموش کن
بسه دگه! بسه دگه سوختن شعله ره خاموش کن