42

اگر ز خلق ملامت

از کتاب: راگ هزره ، فصل احمد ظاهر ، بخش ،
احمد ظاهر

اگر ز خلق ملامت و گر ز کرده ندامت
بدیدم از تو بدیدم شنیدم از تو شنیدم

چه عهدها که نبستی چه فتنه ها که نکردی
چه رنج ها نکشیدم چه طعنه ها نشنیدم
بدیدم از تو بدیدم
.......
جوانیم به سمند شتاب می شد و از پی
چو گرد در قدم تو دویدم و نرسیدم
بدیدم از تو بدیدم
........
وفا نکردی و کردم به سر نبردی و بردم
ثبات عهد مرا دیدی ای فروغ امیدم
بدیدم از تو بدیدم
........