42

الا کابل الا سیر و صفایش

از کتاب: راگ هزره ، فصل فرهاد دریا ، بخش ،
فرهاد دریا

الا کابل الا سیر و صفایش
الا همشهریان با وفایش
زچوک و جاده و شهرش چه گویم
فدای کوچه و پس کوچه هایش

دلم درد هوای شهر کابل
هوای کوچه و بازار کابل
تو میدانی و هر جای که خواهی
من و کابل من و دیدار کابل

الا کابل تو خوبی مهربانی
پناهی مردمانی ناتوانی
به حق عاشقان و عریفانت
الاهی کم نشی تنها نمانی

الا کابل الا دردی سدایم
برایت هرچی دارم میسرایم
خدا عشق ترا از من نگیرد
که به مهر تو میمیرد نوایم