وعده سری وعده در دانک جاده
از کتاب: راگ هزره
، فصل نصرت پارسا
، بخش
،
نصرت پارسا
وعده سری وعده در دانک جاده
خودت گفتی که میریم پیاده پیاده
پیاده رفتنهایت را بنازم
به هر گام تو صد دل ببازم
زمین سخت است و پای تو نازک
برایت کوشک از گل بسازم
شمالک نرم نرم آید به سویت
بلرزاند دو زلف مشک بویت
برایت میخرم طوق طلایی
آویزان میکنم دور گلویت
خودت گفتی که میریم پیاده پیاده
پیاده رفتنهایت را بنازم
به هر گام تو صد دل ببازم
زمین سخت است و پای تو نازک
برایت کوشک از گل بسازم
شمالک نرم نرم آید به سویت
بلرزاند دو زلف مشک بویت
برایت میخرم طوق طلایی
آویزان میکنم دور گلویت