42

گر چه چشم تو پی بردن دلهاست هنوز

از کتاب: راگ هزره ، فصل احمد ظاهر ، بخش ،
احمد ظاهر

گر چه چشم تو پی بردن دلهاست هنوز
دیدۀ منتظرم غرق تمناست هنوز

خنده بر لب زده ام تا به تو نزدیک شوم
به خدا سینه پر از حسرت غمهاست هنوز

گر چه هر روز مرا وعده به فردا دادی
دل پر از آرزوی وعدۀ فرداست هنوز