دو چشم خسته ای دختر
از کتاب: راگ هزره
، فصل اسد بدیع
، بخش
،
اسد بدیع
دو چشم خسته ای دختر
دل بشکسته ای دختر
سراسر قصه ای درد است
دو زلف بسته ای دختر
قام دختر، قم ماه و صدایش
شب است و ناله میبافد صدایش
دل خسته دو چشم گریه آلود
تک و تنها و درد بی دوایش
نه درد خواب آرام چشم هایش
هزاران قصه بسته دست و پایش
کمی تنهایی و فردای تکرار
کمی باخت و کمی صبر خدایش
دل بشکسته ای دختر
سراسر قصه ای درد است
دو زلف بسته ای دختر
قام دختر، قم ماه و صدایش
شب است و ناله میبافد صدایش
دل خسته دو چشم گریه آلود
تک و تنها و درد بی دوایش
نه درد خواب آرام چشم هایش
هزاران قصه بسته دست و پایش
کمی تنهایی و فردای تکرار
کمی باخت و کمی صبر خدایش