42

تو گر به من یار شوی

از کتاب: راگ هزره ، فصل احمد ظاهر ، بخش ،
احمد ظاهر

تو گر به من يار شوی
به کس نميگم، به کس نميگم، به کس نميگم
دلبر و دلدار شوی
به کس نميگم، به کس نميگم، به کس نميگم
بيا بيا دلبرکم
يار ز جان بهترکم
باد فدايت سرکم
گر تو دل آزار شوی
شوخ ستمگار شوی
يار جفا کار شوی
يا به سرم قار شوی
به کس نميگم، به کس نميگم، به کس نميگم
عاشق شيدای تو ام
محو تماشای تو ام
دائم به سودای تو ام
گر ز مه بيزار شوی
به کس نميگم، به کس نميگم، به کس نميگم
عاشق شیـدا ی تـو ام، محـو تماشای تـو ام
دایم به سودا ی تو ام، دایم به سودا ی تو ام
گر ز من بیزار شوی به کس نمیگم، به کس نمیگم