42

به غم یار شده ای

از کتاب: راگ هزره ، فصل فرزانه خورشید ، بخش ،
فرزانه خورشید

پودینه چیدم از لبک دریاچه
عاشق شده است به خنده هایم این بچه
هر گه که بیش خانیشان مي گذرم
گل میکند درخت و دیوار کوچه اش

به غم یار شده ای علمدار شده ای

از عشقک من ...افگار شده ای

بدنامزده ای کوچه و بازار شده ای