به عشق تو کردم تباه زندگانی
از کتاب: راگ هزره
، فصل استاد رحیم بخش
، بخش
،
استاد رحیم بخش
ﺍﯾنجا غم محبت،ﺁنجا سزﺍی عصیان
آسایش دو گیتی، بر ما حرام کردند
به عشق تو کردم تباه زندگانی تیاه زندگانی
ولی ای جفا جو تو قدرم ندانی
وفایت ندیدم به پیری رسیدم
کنون اشک ریزم به یاد جوانی
پیر گردیدم و دل را به جوانی دادم
موسمم گرچه خزان بود بهاری کردم
وفایت ندیدم به پیری رسیدم
کنون اشک ریزم به یاد جوانی
پیرم و آدزوی وصل جوانان دارم
خانه ویران بودو حسرت مهمان دارم
وفایت ندیدم به پیری رسیدم
کنون اشک ریزم به یاد جوانی
کنون اشک ریزم به یاد جوانی
به عشق تو کردم تباه زندگانی
موی سپید را فلکم رایگان نداد
این رشته را به نقد جوانی خریدهام
دل من به عشقت گرفتار چون شد
ندیدم ز ان هم دگر شادومانی
ندیدم ز ان هم دگر شادومانی دگر شادمانی
به عشق تو کردم تباه زندگانی
آسایش دو گیتی، بر ما حرام کردند
به عشق تو کردم تباه زندگانی تیاه زندگانی
ولی ای جفا جو تو قدرم ندانی
وفایت ندیدم به پیری رسیدم
کنون اشک ریزم به یاد جوانی
پیر گردیدم و دل را به جوانی دادم
موسمم گرچه خزان بود بهاری کردم
وفایت ندیدم به پیری رسیدم
کنون اشک ریزم به یاد جوانی
پیرم و آدزوی وصل جوانان دارم
خانه ویران بودو حسرت مهمان دارم
وفایت ندیدم به پیری رسیدم
کنون اشک ریزم به یاد جوانی
کنون اشک ریزم به یاد جوانی
به عشق تو کردم تباه زندگانی
موی سپید را فلکم رایگان نداد
این رشته را به نقد جوانی خریدهام
دل من به عشقت گرفتار چون شد
ندیدم ز ان هم دگر شادومانی
ندیدم ز ان هم دگر شادومانی دگر شادمانی
به عشق تو کردم تباه زندگانی