بیا بریم به سنگ ران
از کتاب: راگ هزره
، فصل احمد ظاهر
، بخش
،
احمد ظاهر
بیا بریم به سنگران جمله یی خوبان همانجا است
همگی بلبل و گل یار قدردان همانجا است
عجب توت فراوان داره پنجشیر
چه دریای خروشان داره پنجشیر
چه می پرسی ز تلخان لذیذش
که فرزندان خندان داره پنجشیر
به کوهش عظمت پیران بینی
به آستانه رخ شیران بینی
به رخه صافی و عشق و صداقت
همگی خرم و خندان بینی
فدای آسمان صاف پنجشیر
فدای چشمه های آب پنجشیر
به کابل می تپد قلبم به سینه
ببینم هرشبی من خواب پنجشیر
همگی بلبل و گل یار قدردان همانجا است
عجب توت فراوان داره پنجشیر
چه دریای خروشان داره پنجشیر
چه می پرسی ز تلخان لذیذش
که فرزندان خندان داره پنجشیر
به کوهش عظمت پیران بینی
به آستانه رخ شیران بینی
به رخه صافی و عشق و صداقت
همگی خرم و خندان بینی
فدای آسمان صاف پنجشیر
فدای چشمه های آب پنجشیر
به کابل می تپد قلبم به سینه
ببینم هرشبی من خواب پنجشیر