سلام عزیزم
از کتاب: راگ هزره
، فصل نگینه امانقلوا
، بخش
،
نگینه امانقلوا
دوباره سوی تو باز آمدم سلام عزیزم
دوباره زمزمه ساز آمدم سلام عزیزم
نگاه من ز نگاه کسی سلام رسانَد
به چشم چشمنواز آمدم سلام عزیزم
اگر که پرده جانت به لرزش آمده باشد
چو زُهره پردهنواز آمدم سلام عزیزم
اَلا نبوده و نارفته و ناآمده من
سلام سوی تو باز آمدم، سلام عزیزم
دوباره زمزمه ساز آمدم سلام عزیزم
نگاه من ز نگاه کسی سلام رسانَد
به چشم چشمنواز آمدم سلام عزیزم
اگر که پرده جانت به لرزش آمده باشد
چو زُهره پردهنواز آمدم سلام عزیزم
اَلا نبوده و نارفته و ناآمده من
سلام سوی تو باز آمدم، سلام عزیزم