من دوست می دارم تو را
از کتاب: راگ هزره
، فصل شهلا زلاند
، بخش
،
شهلا زلاند
بیهوده خوارم می کنی
من خود نمی دانم چرا
با این همه بی رحمیت
من دوست می دارم تو را
شبها به یاد روی تو
خون از تو دل جان میکنم
ای یار سنگین قلب من
زارم نکن بهره خدا
من خود نمیدانم چرا
من دوست میدارم تورا
دو روزه بود دنیا
لطف وکرم بکشا
وز گوشه ای تنهایی
بار بکنم اواه
من خود نمی دانم چرا
با این همه بی رحمیت
من دوست می دارم تو را
شبها به یاد روی تو
خون از تو دل جان میکنم
ای یار سنگین قلب من
زارم نکن بهره خدا
من خود نمیدانم چرا
من دوست میدارم تورا
دو روزه بود دنیا
لطف وکرم بکشا
وز گوشه ای تنهایی
بار بکنم اواه