42

وه که جدا نمی شود

از کتاب: راگ هزره ، فصل کمال نصیر دوست ، بخش ،
کمال نصیر دوست

وه که جدا نمی شود نقش تو از خیال من
تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من

پرتو نور روی تو هر نفسی به هر کسی
می رسد و نمی رسد نوبت اتصال من

خاطر تو به خون من رغبت اگر چنین کند
هم به مراد دل رسد خاطر بدسگال من

وه که جدا نمی شود نقش تو از خیال من
تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من