شهر کاپیسا

از کتاب: افغانستان در پرتو تاریخ

درشمال کابل حوزۀ حاصل و شاداب و پرجمعیتی داریم که امروزبنام(دندکوهدامن و کهستان) یاد میشود. درزمانه های قدیم از اسلام این علاقه عمومأ بنام (کاپیسا) یاد شده وازخود وسعت وساحه مشخصی داشته که طول آن به صد کیلومتروعرض آن به ۵۰ کیلومترمیرسید ودورا دوراین ساحه وسیع را بطرف شمال کوههای پربرف و درسائرجهات کوههای سیاه فراگرفته بوده.

درمرکزاین علاقه وسیع وحاصل خیزومدنیت پرورشهری داشتیم بنام (کاپیسی) که درحقیقت مرکزکاپیسا بود. کسانی که سمت شمالی امروزه را دیده اند و درعلاقه مشخص (کوهدامن)و( کهستان) گردش کرده اند میدانند که علی العموم کوهدامن را ازکهستان آبهای چند رودخانه ازهم سوا میکند که مجموع همۀ آنها ازاتصال بهم بنام رودخانه پنجشیریاد میشود که سمت شرق را تعقیب نموده ویکی ازمعادنان بزرگ رودخانه کابل میباشد.

اززاویه شمال غربی حصارکهستانی (کاپیسا) چهاررودخانه تقریبأ سیلابی و خروشان از قعردره ها برآمده و داخل جلگه میشود که به ترتیب عبارت ازرودخانه غوربند وشتل وسالنگ و پنجشیرمیباشد. این آب بعد ازینکه از دره ها برآمدند به ترتیب اول (غوربند) و(شتل) وبعد (سالنگ) و(پنجشیر)یکجا میشوند و بهمین طریق جریان یافته تا اینکه درنقطۀ دیگرباز این دوشاخه بزرگ بهم مربوط میگردند وهمین نقطه عجالتأ درمقابل خرابه هائی افتاده که امروزآنرا(بگرام)می خوانیم و درازمنه قدیمه به نام (کاپیسی) شهرت داشت ویکی ازشهرهای باستانی ویکی ازنقاط آبادانی این علاقه زرخیزی بود.

معمولأ تاجائیکه خاطره های تاریخی کمک میکند چنین می پنداریم که در دوره های بسیار قدیم مثلأ در اوائل دوره هخامنشی وزمان (سیروس) یعنی درقرون ۵ ق م حتی پیشترازآن درین جا قلعه یا حصار مستحکمی داشتیم و انعکاس مقاومت باشندگان آن باسیروس هخامنشی ازخلال سطوراوراق تاریخ باستان بگوش میرسد.

دانشمندان فرانسوی ازموسیوفه شه گرفته تا هاکن چنین می پندارند که نقطه قدیم وهسته آبادی های بگرام عبارت بود از(برج عبدالله) که بقایای خرابه های آن بصورت دایره بززرگ به بلندی تقریبآ ۲۰ متر از سطح آب های پنجشیرومتصل مجرای رودخانه افتاده وبعد ازآن در اثرایجابات زندگانی به فاصله تقریبأ ۵۰۰ متربالاتر بطرف جنوب درحاشیه دشت بگرام اساس شهر (کاپیسی) گذاشته شده است.

خرابه هائی که بنام شهر(بگرام) امروزجلب نظرمیکند درحدود دونیم کیلومتراحاطه دارد. درسه طرف غرب وشرق و جنوب آثاروشواهد دیوارعظیمی دیده میشود که دراثرمرورزمانه و باد وباران بشکل تپۀ باریک وطولانی درآمده این شهربطرف شمال هم دیوارداشته ولی چون مشرف برسواحل رودخانه بوده در اثرآب خیزی ها و تغییرمجرای مسیرآب و بسط زراعت آثاری ازآن باقی نمانده.

موسیوهاکن رئیس اسبق و متوفای هیئت حفریات فرانسوی همین خرابه هائی راکه آثاروشواهد دیوارهای حصارآن هنوزهویدا است بنام (شهر جدید شاهی بگرام) میخواند واین شهرعبارت ازهمان شهریست که زایرچینی "هیوان تسنگ" درسال ۶۳۲ آنرابنام شهر(کاپیسی) یاد کرده است.

این بود سوابق شهرکاپیسی وشواهدی که ازآن روی خاک باقی مانده و هربیننده ئی که ازدشت بگرام بگذرد؛آنرا می بیند چون باستان شناس به دیدن محض ظاهرخرابه ها کفایت نمی کند و کاوش و حفریات هم قسم قسم است که یکی آن عبارت از تعین مشخصات و مراتب قدامت عمومی شهری و آبادی می باشد موسیوگیرشمن یکی از دانشمندان فرانسوی دراواخرسال ۱۹۴۱ و جریان سال ۱۹۴۲ نوع دوم این حفریات را درمورد خرابه های (کاپیسی) عملی ساخت که چند نکته مختصررا ازنتیجه کارهای اونقل میکنیم:

به اساس تحقیق عملی موسیوگیرشمن چنین معلوم میشود که شهرکاپیسی در دورۀ تعالی سلطنت یونانو باختری درنیمه اول قرن دوم قبل ازمیلاد بناءشده باعث بنای شره هم اعتلا دورۀ مذکور وبزرگ شدن ساحه قلمروان بطرف جنوب وشرق بوده زیرا (بکترا) یعنی بلخ که مرکزسلطنت درشمال هندوکش بود ازباقی حصص قلمروسلطنتی دورافتاده بود وبدین ملاحظه پادشاهان بزرگ یونانو باختری که به فتوحاتی درماورای رود سند هم نایل آمدند؛احتیاج به شهربزرگی دردامنه های جنوب سلسله جبال مذکور داشتند و هیچ نقطه ئی از نظراجتماعی سوق الجیشی بهترومناسب ترازنقطه وسطی کاپیسا نبود و درنتیجه کنار مجرای رودخانه های بزرگ این حوزۀ شاداب اساس شهرکاپیسی درنیمۀ اول قرن دوم قبل ازمیلاد گذاشته شد و شهرجدید شاهی به میان آمد. زیرا فراموش نباید کرد که شهرهای باستان بیشتربشکل قلعه های مستحکم بود وخرابه های شهرکاپیسی که دونیم کیلومتراحاطه دارد نشان میدهد که برای آنوقت شهردامنه داری بود؛معذالک درماحول خودحصار و خندق و برج های متعدد داشت.تاجائی که ازنتیجه کاوش های معلوم شده دیوارحصارکاپیسی درقسمت های تحتانی خود خیلی عریض بوده وعرض آن از۲۰ مترتجاوزمیکرد ؛درچهارکنج شهرو درپهلوی دروازه های آن برج های ضخیمی وجود داشت و بقیه دیوارآن حد به حد پیش برآمدگی ها داشت به ترتیبی که نزدیک شده دشمن از کناره های خندق شهرکارآسانی نبود.

شهرکاپیسی مدتی بحیث یک شهروبعد ازآن بحیث مرکز وپایتخت شاهان یونانی شهرت یافت. بعد ازینکه کوشانی ها درشمال هندوکش جای یونانی ها را گرفتند یونانی قهرأ درمناطق جنوبی محدود شدند تا اینکه درحوالی ۵۰ ق م نفوذ کوشانی شاهان بجنوب هم سرایت کرد و هریالوس آخرین پادشاه یونانی کابل زمین جای را برای ویماکدنیزس کوشانی تخلیه کرد وازین تاریخ به بعد نام کاپیسی بحیث پایتخت کوشاین ها اوج گرفت ودرزمان کنیشکا کوشانشاه بزرگ پایتخت تابستانی امپراطوری وسیع وبزرگ کوشانی شناخته میشد.

۱۹/۵/۳۷