جلال الدین اکبر - محمد حکیم میرزا
کابل و سایر خاکهای کشور ما
مراجعت همایون از کابل به هند و مقابله با اسکند سوری منتج به اشغال مجدد دهلی از طرف شهزاده مغلی شد ولی به ترتیبی که گفتم همایون سالی را پوره نکرده در اثر افتادن از بام کتابخانه مسجد وفات کرد.
همه میدانیم که بعد از همایون پسر بزرگش جلال الدین اکبر به پادشاهی رسید ولی هدف اصلی این کتاب که مختص به واقعات کابل و مخصوصاً بالاحصار است همیشه ایجاب کرده و میکند تا منظور اصلی را مرکز مطالعات قرار داده برای روشن ساختن تسلسل واقعات و جادادن پیش آمدهای محلی در افق بزرگتر از جریانات بزرگ تاریخ کشور هم وقت بوقت مختصراً صحبت کنیم تا در چوکات عمومی واقعات کوچکتر جای خود را پیدا کند و مطالعه و فهمیدن مطالب آسان گردد.
بعد از ینکه در سال ۹۶۱ همایون میرزا مانند پدرش ظهیرالدین محمد بابر بار دیگر مرکز پادشاهی خویش را از کابل به دهلی منتقل میکند دو نفر از پسران او روی صحنه می آیند یکی پسر بزرگش جلال الدین اکبر بحیث پادشاه و دیگر پسر خوردش محمد حکیم میرزا بحیث والی و وکیل سلطنت در موقع وفات پدر یکی از ین پسران ۱۴ ساله و دیگرش دو و یا دونیم ساله است. اولی که جلال الدین اکبر باشد فوری در نزدیکیهای لاهور اعلان سلطنت میکند و دومی یعنی حکیم میرزا که طفلی بیش نیست در کابل در آغوش مادر افتاده و سایر اعضای دودمان شاهی بدور وی جمعاند این دو شهزاده مغلی یکی در خطوط عمومی تاریخ کشور ما و هند و دیگری در اوضاع محلی کابل ذیدخل است و مواقعی هم میرسد که حتی در شرح پیش آمدهای محلی بالاحصار کابل از هر دو ذکر خواهیم کرد پس در شروع این محبث نوین از معرفی مختصر این دو شهزاده و شرح اوضاع کشور ناگزیریم تا سررشته بدست آید و مطالعات محلی خویش را مربوط به کابل و بالاحصار ادامه داده بتوانیم.