جهمیه مجبره
موسس این فرقه جهم بن صفوان از مردم سمرقند و موالی بود، که مدتی در کوفه بسر برد، چون حارث بن سریج بر نصر بن سیار حکمران امویان در خراسان خروج کرد، جهم نیز در همراهان حارث بود و چون قوای او شکست جهم هم گرفتار و بامر نصر بن سیار در مرو کشته شد. (۱۲۸هـ۸۴۵م)
جهم فرقۀ مجبره را پیشوایی میکرد، که در مقابل فرقۀ قدریه (معتقدان به اختیار و حریت انسان در اعمال خود) ایشان عقیده داشتند ، که انسان در همه اعما خود مجبور محض است و نسبت اعما به او مجازیست و هر فعلی از افعال او مخلوق خداست.
مجبره ایمان را تنها معرفت بدون و طاعات می دانستند، و به فنای بهشت و دوزخ قائل بودند، و آیات قرآنی را بمیل خود تأویل میکردند و کلام خدارا مخلوق می شمردند، رویت را انکار و صفات را نفی میکردند.۱
مجبره در مسئلۀ عدل و ظلم میگفتند، که این صفات بر انسان امکان تطبیق دارد نه بر خدا زیرا از خدا اسوال فعلی شده نمیتواند، و انسان مسئولست . ۲
بقول گولد زیهر قدیم ترین افتراق عقیدوی که در عصر امویان در مرکز عقلی اسلام یعنی دمشق پدیدشد، همین مسئله جبروواختیار، و فکر اینکه در هنگام تخلیق، اعمال ا بر جبین هر انسان نوشتند و تحدید افعال از لیست مأخوذ از هند است، ۳ که جهم بن صفوان آنرا در خراسان و جای سکونت خود ترمذ از ناحیۀ هند کسب کرده باشد.
شهرستانی خصایص عقیدوی جهمیه را چنین می شمارد:
۱/عدم جواز موصوف شدن خدا بصفتی که بنده به آن موصوف تواند شد.
۲/نشاید که خداوند اشیاء را پیشتر از آفرینش بداند و علوم حادثه را بعد از حوادب بذات کبریایی اثبات کنند.
۱ضحی الاسلام ۳/۱۶۲
۲ضحی۳/۵۶
۳عقیده اسلامی ۸۴
۳/آدمی بر هیچ چیز قادرنی و مجبور است که افعال اورا خداوند آفرینش فرماید.
چون افعال به جبر است ثواب و عقاب هم بجبر است.
۴/فنای بهشت و دوزخ که حرکات اهالی ان دو جاویدان خانه فانی می شود بعد از لذت گرفتن اهل بهشت به نعیم والم یافتن اه دوزخ بعذاب و گویند حرکاتیکه به آخر متناهی نباشد متصور نمی شود
۵/در صورتیکه کسی به معرفت الهی رسد، اگر بزبان انکار کند کافر نشودف زیرا بانکار زبانی علم قائل نگردد. و تفاضل میان اهل ایمان نیست و ایمان کسی بر دیگری راجح نتوان داشت.۱