نامۀ گریفن در بارۀ شناسائی امارت عبدالرحمن خان
۳۱ جولائی ۱۸۸۰ میلادی
بعد از تقدیم احترام جلالتمآب ویسرای و فرمانروای عمومی هند با مسرت اطلاع یافته اند، که والاحضرت شما مطابق دعوت حکومت بریتانیه بسوی کابل پیشقدمیدارید ، بنا بران نظر به احساسات دوستانه والاحضرت و برای اینکه یک
حکومت استوار بر قرار در تحت ادارۀ والاحضرت شما تأسیس شود حکومت بریتانیه والاحضرت شما را به حیث امیر کابل می شناسد. علاوه از این اجازت دادم که از طرف ویسرای و فرمانروای عمومی هند والاحضرت شما را اطلاع دهم، که دولت بریتانیه خواهش مداخله در امور داخلی حکومت اراضی تحت اداره والاحضرت شما را ندارد و نیز نمیخواهد که یک نفر ناظم انگلیسی resident را درین سر زمین مقرر سازد ولی برای دوام روابط معمولی دوستانه که باید بین دو مملکت همسایه موجود باشد بهتر است که یک نفر نمایندۀ مسلمان حکومت بریتانیه به موافقت شما در کابل قیام نماید. والاحضرت شما خواهش کرده اید که باید نظریات و تمایل دولت بریتانیه را در بارۀ روابط حکمران کابل با قوای خارجه تحریراً به اطلاع شما برسانیم. ویسرای و فرمانروای عمومی هند درین باره اجازت داده تا توضیح کنم: چون دولت بریتانیه به هیچ یکی از دولت خارجه حق نمیدهد که در افغانستان مداخلتی نماید، و روسیه و ایران هر دو از هر نوع مداخله در امور افغانستان ممنوع اند بنا بران آشکار است که والاحضرت شما نیز بدون بریتانیه با هیچ یکی از دولت خارجه رابطه ای نخواهید داشت.
اگر یکی از قوای خارجه به مداخله در افغانستان سعی نماید و بر اراضی متصرفه والاحضرت شما تجاوزی کند درین احوال دولت بریتانیه طوریکه لازم داند، با شما کمک خواهد نمود ولی بشرطیکه والا حضرت شما همواره بدون قید و شرط مشورهای حکومت بریتانیه را در بارۀ روابط خارجه خود پذیرفته باشید.
( نوت: این نامه مبنی است بر نامۀ ۲۰ جولائی ۱۸۸۰م سکرتر خارجۀ هند، که به تاریخ ۳۱ جولائی ۱۸۸۰م بوسیله گریفن و امضای وی به امیر رسیده است.)
(ص ۴۷۰ کتاب مذکور)
امیر عبدالرحمن در تحت هدایات گریفن اوایل ایام سلطنت خود را بصورتی گذرانید، که در مدت سه سال اوضاع عمومی وی مورد اعتماد بریتانیه گشته و لارد ریپون در نامۀ ۱۶ جون ۱۸۸۳م مسرت خود را از و چنین اظهار داشت:
نامۀ ویسرای به نام امیر عبدالرحمن خان
سمله، ۱۶ جون ۱۸۸۳م
بعد از تقدیم احترام والاحضرت شما بیاد خواهید داشت که سر لیپل گریفن به تاریخ ۳۱ جولائی ۱۸۸۰م در ملاقاتش در زمه بشما گفته بود که حکومت هند برای جریان ابتدائی امور حکومتی شما و ادای تنخواه سپاه و مامورین صرف مصارف فوریه را بع شما خواهد داد ولی بعد از آنکه به حيث امیر شناخته شده و نیرومند شوید، باید به منابع پولی داخلی خویش کفایت نمائید.
من همواره شخصاً به فیروزی والاحضرت شما علاقمند بوده و امید واثق دارم که در افغانستان تحت اداره والاحضرت یک نیروی قوی و دوستانه بوجود آید، چنانچه همواره درین باره ارادهای خود را به شما ابلاغ داشته ووقتاً فوقتاً والاحضرت شما را به دادن پول و اسلحه تقویه کرده ایم .و علاوه برین سالی چندین لک روپیه را به ادارۀامور پناهندگان افغانی در هند صرف مینمائیم ،تا درینجا باشند ،زیرا میدانم که وجود ایشان در افغانستان برای اقتدار والاحضرت خطرناک است. اما در بارۀ روابط دو کشور بایکدیگر باید گفت که دولت هند نباید در سیاست داخلی و امور مالی افغانستان مداخلتی نماید، ولی باید بحیث یک همسایۀ دوست و متحد رفتار کند و در چنین حال باید افغانستان خودش امور مالی خود را اداره نموده و مانند سابق بار خویش را به دوش خود بردارد.
ولی در بارۀ سیاست خارجی قبلاً والاحضرت شما را بوسیله نامه سکرتر خارجی حکومت هند مورخه ۲۰ جولائی ۱۸۸۰م مطلع ساخته ایم :که اگر یکی از قوای خارجی مداخلتی را در امور داخلی افغانستان بخواهد، و سبب آن تجاوزی بر متصرفات والاحضرت شما بعمل ، آید درینصورت دولت بریتانیه طوریکه لازم داند شما را امداد خواهد نمود، به شرطیکه
والاحضرت شما بدون قید و شرط همواره مشورهای دولت بریتانیه را در بارۀ روابط خارجی خود مرعی داشته باشید. اما در باره وقایع و اوضاع سرحدات شمال غربی شما مسرورم که با مشکلات استثنائی در انولا مجادله میفرمائید، و این را هم میدانم که بسبب محیط نا مساعد تا کنون موفق نشده اید که در ولایت مهم سرحدی هرات، مانند افغانستان دیگر احکام و فرمان خود را بتمام کمال نافذ دارید، و بنا برین درین مورد باید امداد دوستانه به شما داده شود. چون بر عقیدت خالص و مراتب اطاعت شما بدولت بریتانیه اعتماد دارم و والاحضرت شما وعده میدهید که همواره برای حفظ منافع افغانستان روابط دوستانۀ خود را با حکومت هند دوام خواهید داد بنا بران میخواهم بوالاحضرت شما برای رفع مشکلات اداره حکومت شخصاً تنخواه دوازده لک روپیه سالانه را تقدیم دارم که ما هوار ادا خواهد شد، تا بدین وسیله تنخواه عساکر و وسایل دفاع سرحدات شمال غربی خود را تدارک نمائید. امیدوارم که اعتماد من بر حسن عقیدت والاحضرت بجا بوده و مبلغ مذکور را علاوه بر منابع خویش برای مقاصد مهمه سابق الذکر صرف فرمائید.