کمال انسانی

از کتاب: دیوان محجوبه هروی ، قصیده

آدمی را عقل باید کز ملایک بر تر است

گر مطیع نفس گردد از بهائم کمتر است

لازم انسان عبادات و کمالات است و بس

خوردن و خفتن به دنیا پیشه ءگاو و خر است

خایف از مخلوق و غافل از خدا بودن خطاست

کو بر افعال جمعیمبندگانش ناظر است

فرض باشد طاعت حق و اطاعت بر رسول

پس مطیع شاه بودن حکم شرع انور است

اتفاق مومنان باشد نظام ملک و دین

از نفاق و بد دلی کار ولایت ابتر است

کافران بر ملت باطل چو دارد اتفاق

اتحاد و دوستی از مومنان اولی تر است

رونق اسلام و دین از اتحاد ملت است

حفط ناموس ووطن از اتفاق عسکر است

در طریق علم و آداب و هنر کوشد بجان

هر کرا اقبال سوی عزو دولت رهبر است

دولت دنیا و دین از علم می آید بدست

علم و داشن زینت دین است و زیب کشور است

بسعه ء سرو رشته ء علم است تار تیلفون

کو ز افعال و زافکار زمانه مخبر است

بر فلک چون طیر طیران میکند طیاره ها

بر زمین گادی و باد و برق خاطف موتر است

برهوا چون مرغ و چون ماهی بدریا میروند

این همه آثار علم و حکمت دانشور است

رفع شد ظلمات از دولت شاه زمان

عالم اکنون از فروغ علم و دانش انور است

عزت اهل هنر در دور اعلیحضرت است

غافلی و کاهلی در دور او مستنکر است

خلق را بر حکمت و علم و هنر شد رهنمون

معدن بد از دولت و جاه و جلالش دور باد

تا فلک را گردش و جرم زمن را لنگر است

روز و شب( محجوبه) باید شکر این نعمت کنیم

پادشاه ما هنور پرور عدالت گستر است