138

جنگ علی آباد

از کتاب: سلطنت غزنویان ، فصل دوم

داود با کسان خود در علی آباد فرود آمد سلطان نیز امر داد لشکریان آماده جنگ شوند سالارسباشی و اسپان نیز از دره گز باز آمده بودند.

سلطان به پل کاروان سراپرده زد و از آنجا بصحرای علی آباد حرکت نمود آتش جنگ مشتعل شد سلطان بر ماده پیلی سوار بود و جنگ را نظاره میکر دو سپاهیان درست نمی جنگیدند و به دسته های پنجصد نفری بنوبت جنگ می کردند تا نماز پیشین حالت جنگ چنین بود سلطان خسته گردید و هزار مبارز زره پوش نیک اسپه از بیگمغدی خواست و خودش نیز بر اسب نشست و شخصا بر دشمن حمله کرد و چنان با ردشادت و مهارت جنگ نمود که دشمن را بهمان یک حمله شکست داد و همه راه بیابان گرفتند و سراسیمه می گریختند سپاهیان سلطان میخواستند آنها را تعقیب نمایند ولی سلطان مانع گردید پسان معلوم شد که اگر این تعقیب ادامه داده میشد هزیمتیان را اسیر مینمودند گردیزی می نگارد که سلطان در بیابان کتر لشکر ببار است اما داؤد چون شنید بدون جنگ جانب مرو شتافت.