حمله احداد برکابل معزالملک بخشی محاصره بالاحصار

از کتاب: بالاحصار کابل و پیشآمدهای تاریخی

در طی ماه صفر سال ۱۰۲۰ هجری قمری واقعه بمیان می آید که ذکر آن برای تاریخچه بالاحصار و شهر کابل خالی از دلچسپی نیست این واقعه عبارت از جنبش و حمله شخصی معروف به احداد که با جمعی از اهالی سمت شمالی یکجا شده و بر کابل حمله آورد. ماخذی مانند اقبالنامه جهانگیری و تزک جهانگیری تاریخ این واقعه را دوشنبه دوم ماه صفر ۱۰۲۰ هجری قمری قید کرده اند و به شهادت این مأخذ در ین موقع خان دوران صوبه دار کابل در شهر نبود. تزک میگوید که خان دوران درین وقت در (بیرونی ها) بود یعنی بیرون شهر از روی اقبالنامه معلوم میشود که صوبه دار سالخورده کابل در ین وقت به سمت بنگش و نیکنهار (ننگرهار) رفته بود. از روی نامه ئی که شاه عباس صفوی بدست ایلچی خود کمال الدین یادگار علی سلطان به جهانگیر فرستاده چنین معلوم میشود که اصلاً اهالی بنگش و نیکنهار یعنی باشندگان قسمتی از ولایت جنوبی و مشرقی علیه صوبه دار مغلی جنبش نموده و در فرصتیکه خان دوران شاه بیگ خان برای آرام ساختن آنها بدان سمت رفته بود و حراست کابل به معزالملک بخشی سپرده شده و با قوه معدودی در بالاحصار ،بود فرصت یافته با سوار و پیاده بی خبر بر شهر حمله آورد از روی این دو متن مغلی واضح فهمیده نمیشود که احداد مذکور اصلاً از قبایلی های جنوبی بود یا از مردمان شمالی، زیرا از تزک جهانگیری چنین معلوم میشود که وی از سمت شمالی بوده باشد و از فحوای اقبالنامه جهانگیری چنین بر می آید که احداد با عده از قبایلی های علاقه بنگش به کابل حمله می آورد ولی قراریکه از حوادث بعدی استنباط میشود احداد با قبایلی های سمت جنوب حتى علاقه بنگش تیراه ارتباط داشت. و خلاصه کلام این است که معز الملک شهر را کوچه بند کرده به مدافعه برآمد ولی احداد و همدستان او چند توپی هم بدست آورده و داخل کوچه ها شدند. در ین وقت جنگ در میان کوچه های شهر شروع شد و اهالی شهر برای دفاع خود از پشت بام ها و سرای ها به فیر تفنگ شروع کردند و در نتیجه یکی از سران همدستان احداد که (بارکی) نام داشت بقتل رسید چون یورش حمله آوران متوجه بالاحصار شد، معز الملک خود را به اندرون حصار انداخت و قلعه بند ساخت. در این فرصت اهالی اطراف کابل بنای مداخله به شهر را گذاشتند و احداد و همراهان او که قریب ۸۰ نفر کشته داده بودند از عقب دیوارهای قلعه بالاحصار عقب نشستند. میگویند در این فرصت یکنفر نادعلی نام میدانی که در علاقه لوگر بود خود را بکابل رسانید و عقب احداد و همدستان او برآمد ولی ایشان را تعقیب نتوانسته برگشت. بعضى مأخذ تبدیلى خان دوران را از صوبه داری کابل به پیری و نقاهت نسبت میدهند و برخی عدم موفقیت او را به گرفتاری احداد و آرام ساختن همدستان او مربوط میدانند.