القاهر بالله
ابومنصور محمد بن احمد المعتضد بود، چون بخلافت بنشست، اهل حرم برادر خویش را گرفت و مطالبت کردف و اندر مطالبت برآویختش، تا اندر آن بمرد، و پسر مکتفی را میل کشید و عهد خراسان به امیر سعید نصر بن احمد فرستاد بصحبت عباس بن شقیق.
پس حشم گرد آمدند، و مر قاهر را خلع کردند اندرشهور سنه الثنتین و عشرین و ثلثمائة. و اندر ایام او امیر سعید، مر محمد بن المظفر (را سپه سالاری خراسان داد) و ماکان از زمین دیلم بازگشت و نزدیک او آمد، با هفت تن و محمد بن المظفر از بهر ماکان را ستور فرستاد و سلاح و درم. پس مرد آیز قصد محمد کرد و محمد گرگان بگذاشت و به نشابور باز آمد، و دبیری بود مر مرد آویز را نام او مطرف بن محمد . پس محمد بن عبدالله البلعمی با مطرف مطابقت کرد، و مطرف ضمان کرد که سر لشکریان بگردانیم، و مرد آویز نیز آگاه شد، مطرف را بگرفت و همه مال او بستد و آخر بکشتش، و بدان مقصود نرسیدند.