138

قفل و در زرین کعبه

از کتاب: مجموعهٔ اشعار استاد خلیلی

دوش دیدم به کعبه مجنونی 

بیدل و بینوا و محزونی 

چشم ها چون دو مشعل رخشان 

مویش آشفته و کفش به دهان 

بند بر دست و حلقه ها بر پای

رشته بر کتف و سلسله بر نای 

بانگ میزد که « ای سران حرم »

ای مقیمان آستان حرم

بر در خانه ی خدا زر چیست

قفل زرین و حلقه ی در چیست

قفل بر باب این و آن باید

بردر خلق پاسبان باید

گر نبودی به دست و پایم بند

می شکستم به سنگ این درو بند

سیم و زر دست مایه ی ضعفاست 

کعبه گنجینه ی غبای خداست 

مگذارید کاین متاع دنی 

بار یابد به بارگاه غنی

این بتان را که نام شد زر و سیم

دور سازید ازین مقام کریم