اندر عیدها و رسمهای مغان بجدول
اکنون اندر معنی عیدهای مغان و عجمیان گویم و پدید کنم که هر عیدی بکدام روز باشد از روز های ایشان. و آنرا اندر جدول آوردم هم بر آن جمله که از آن عربیان گفتم. و این را بچهار جدول اندر آوردم: (322)
نخستین عدد.(دودیگر نام) جشنها و عیدها و جدول سه دیگر اندر روزهای ماههای عجمیان. و جدول چهارم: اندر ماههای مغان. و جدول این است که اینجا کشیده آمد: (323)
ماهها
روزهای ماه
عیدها و جشنهای مغان
عدد
فروردین
الف 1
نوروز ملوک
1
یز 5
ابتداء باز 4
ج 3
بط 8
فروردیگان 7
د4
ج 9
اردی بهشتگان
هـ
اردی بهشت ماه
کو 11
اول گهنبار 10 سه دیگر
و
ل 12
آخر گهنبار سه دیگر [324]
ز
و
خردادگان
ح
خر داد ماه
ل
آخر گهنبار چهارم
ی
تیرما
ید 16
یا تیرگان بزرگ ملک
یا
مردادماه
ک
(شهر)یورگان که اورا جشن گویند 18
یح
د 20
شهر یورگان که اورا آذر جشن گویند 19
ید
شهریور ماه
یو- یز 21
اول گهنبار پنجم
یه
ک
آخر گهنبار پنجم
یو
3-اصل؟در؟
4-شرح کلمه در باب 14 می آید، که از سخن باز ایستادن باشد. قانون 1ر259: ابتداء الزمزمه.
5-دراصل این خانۀ جدول سپید است. در قانون یز آمده که صحیح است زیرا مؤلف در باب بعد این روز را روز سروش گفته، که روز هفدهم باشد. البیرونی نیز در آثار الباقیه (ص219) روز هفدهم را روز سروش و روز زمزمه و غنه می نامد، که به اشاره و غنه رانند، و این مطلب را البیرونی بحوالت آذر خور مهندس آورده است، که گردیزی از آن تعبیر به باز کرده.
6-اصل:که؟
7-آثار(ص219) فرور دکان.
8-اصل: سپید چون بقول البیرونی (آثار219) و خود مؤلف روز نوزدهم است بنابران عدد (یط=19) نوشته شد که در قانون هم چنین است.
9-اصل: سپید. بقول البیرونی و خود مؤلف روز سوم است، و عدد(ج=3) گذارده شد.
10-گهنبار به فتحۀ اول مخفف گاهنبار که در پهلوی گاسانبار بود جزء اول آن گاس در اوستا گاتهو بمعنی گاه و هنگام است. اما جزء دوم از یه ئیرۀ اوستاست که به معنی سای و فصلی است بقرارشرح یسنا(1ر9) شش گهنبار در یکسال می آید، که در آن جشن گیرند و گویند که خلقت جهان درین روز بود(حواشی برهان 1771)
11-اصل: سپید چون بقول البیرونی و مؤلف روز بست و ششم ماهست این عدد(کو=26) نوشته شد.
12- در اصل کاتب اشتباه کرده اول را بجای آخر نوشته بعد از آن با نشانۀ (م-خ) آنرا درست کرده است.
14-بقول الیرونی (آثار 221) روز عید تیر را تیرکان گویند، که روز سیزدهم ماه تیر باشد و در همین روز ارش تیر انداز برای تعیین مرزایرانشهر بین مملکت منوچهر و افراسیاب تیر انداخته بود و تیرکان الابر روز چهاردهم باشد که کیخسرو از جنگ افراسیاب باز گشت و در کوه ساوه آب چشمه سار را برروی او پاشیدند. و این رسم آبتنی در پارسیان باقی ماند، و مردم آمل درین روز بحر خزر روند و تمام روز در آن آبتنی کنند و تن شویند. درینجا کلمات (سیر شوی) اشارت بهمین رسم باشد، در قانون عید الاغتسال است.
15- اصل:ط؟ چون روز سیزدهم است به (یج) تصحیح شد و کذا در قانون.
16- اصلا : لط طوری که گذشت، تیرگان بزرگ روز چهاردهم است، بنابران عدد (ید=14) نوشته و لط حذف شد. در قانون این عید نیامده.
17- اصل: د؟ البیرونی مرداذکان را روز هفتم مرداذشمرده (آثار ص 221) بنابران بجای (د) عدد هفت ز اورده شد که در قانون نیز چنین است.
18- در اصل: بودگان (بدون نقاط حرف اول) در آثار الباقیه در مرداد ماه فقط عید مردا ذکان مذکور است. و شهر یور گان که بعد ازین می آید، به شهر یورماه تعلق دارد، ممکن است این سطر جدول سهو مکرر باشد، و در شرح باب 14 هم نیامده.
19- بقول البیرونی شهر یورگان را آذرجشن هم می گفتند یعنی عیدالنیران که مردم درین روز درخانهای خود آتش های عظیم افروختندی (آثار221)
20-اصل بر بقول البیرونی ومؤلف کتاب، روز چهارم ماه است و بنابران عدد(د=4) بجای ان اورده شد که در قانون هم چنین است.
21-اعداد(یو-بز) در مقابل گهنبار پنجم بر این قیاس است که در باب 14 این گهنبار را یکجا در نیمۀ شهر یورماه به مهر روز مینوسید، که روز شانزدهم باشد و در جای دیگر هفدهم شهر یور نوشته است . اما در آثار الباقیه (222) روز اول گهنبار پنجم روز مهر و آخر آن روز بهرام باشد که روز(16-20) هر ماه است و در قانون هم تنها (یو) نوشته است.
22- اما روز مهرگان شانزدهم ماه است و بنابران عدد یو=16 صحیح است که در قانون نیز چنین است.
23-اصل بزرگان بزرگ ؟ اما صورت متن صحیح است و البیرونی رام روز هو المهر جان العظیم اورده است.
34 اصل ش-وی روزدهم ّاانگان بود و بنابران (ی=10) صحیح است،کذا در قانون.
26- اصل: ط؟ بهار جشن بروایت کتاب التفهیم اول آذرماه بود در آثار الباقیه (ص255) روز آذر نهم ماه استف که آنرا آذر جشن هم گویند یعنی عیدالنار که بنام ملک موکل آتش نامیده شد و زردشت گفته بود که اندرین روز آتشکده ها زیارت کنند. در قانون بهار جشن روز اول و آذر جشن نهم آذرماه است.
27-اصل: جره؟ در آثار (225) خرم روز دیکنام دیما= خورماه است و این روز را بدان سبب نودروز گویند که تا نوروز نود روز فاصله دارد. قانون : عید خره روز سمی نود روز.
28- در اصل سپید است، ولی خرم روز اول ماه دی بود.
29- در اصل واضح نیست چون بقول البیرونی گهنبار اول در روز خور و یازدهم ماه بود بنابران (یا=11) صحیح است و یا شاد بقول مؤلف اول دی باشد. که درینصورت عدد صحیح خواهد بود قانون :یا
30-اصل: مسیر سواء ولی صورت متن که در آثار الباقیه هم آمده صحیحست یعنی عید سیر خوریف و بقول البیرونی روز چهاردهم دیما را روز گوش و سیر سور گفتندی: که در آن روز ثوم(سیر) و خمر خوردندی. قانون: سیر سوا؟
31-در هر ماه سه روز بنام دی هست: دی به آذر=8 و دی به مهر= 7 و دی بدین =23 و این سه عیدی به سبب توافق این سه روز با نام ماهست (سخن) بقول البیرونی روزپانزدهم دیماه روز دی به مهر است که بتیکان (دو حرف اول نقاط ندارد) نامیده می شود قانون : بنتیکان؟
32-اینجا « سبب کاوکهل» و در باب بعد « شب کاو کلسل» است. البیرونی شب شانزدهم دیما را در امزینان (در امر بنان) و کاکتل گفته: که صحت یکی از سه صور محل تا مل است چون درین روز بقول مولف گاوی آرایند و بیرون آرند، ممکن است صورت مضبوط البیرونی کاکئل= گاو کتل باشد، یعنی دیدن گاو، که کتل و کسل در پستو بمعنی دیدن است در قانون شب بز را لیلة کاو وکیل طبع کرده اند؟
33-ناشر این باب در مجلۀ سخن گوید که این عدد را ممکن است یج خواند ولی بقول البیرونی روز 23 دیماه عید است، بنابران همین کج=23 متن صحیح و در قانون هم چنین است.
34-بهمنجنه معرب بهمنگان است انوری گوید:
اندر آمد زدر حجرۀ من صبحدمی روز بهنمنجنه یعنی دوم بهمن ماه
35-بقول البیرونی روز سیمین را انهران گویند که در اصفهان آفریجگان نامیده می شود و معنی آن صب الماء است.
36-در آثار الباقیه 229 مژدکیران. وی گویند که درین روز از فجر تا طلوع تعویذ ها را برای دفع گزندگان نویسند، و صحیح آن مرد گیران است. قانون کتبة رقاع العقارب.
37-اصل:ط؟ که بقول مؤلف و البیرونی روز یازدهم اسفندار مذماه گهنبار دوم است و بنابران (یه=11) نوشته شته شد که در قانون همچنین است.
38-اصل: سپید بقول البیرونی آخر گهنبار دوم روز دی بمهر یعنی پانزدهم است بنابران عدد (یه=15) نوشته شد که در قانون هم چنین است.
39-در اصل نامههای ماهها درین جدول مرتب نبود، مصحح آنرا بجای خود نوشت. کذا در ستون اول جدول برخی از اعداد مطابق آنچه در باب(14) خواهد آمد نیست، بنابران با اعداد اصل فرق دارد، و من آنرا مطابق شرح باب تبدیل کردم. تا رجوع بدان سهل باشد و نیز جدول گردیزی با جدول البیرونی (قانون1-259) ببعد که مأخذ اوست تطبیق داده شد.