خط خوش
از کتاب: دیوان محجوبه هروی
، غزل
ای خط خوشت سواد دیده
دیده چو خطت خطی ندیده
انگشت نما شدم ازین خط
انگشت که این رقم کشیده ؟
گوئی قطرات مشک و عنبر
بر برگ گل و سمن چکیده
دل می برد از کفم خط تو
چون خط لبت که نو دمیده
تقریر و خط تو محو کردم
حرفی ز لب تو ناشینده
از حسن خط و جمال صورت
خط بر ورق بتان کشیده
از شوق خط تو طفل اشکم
هر لحظه بدامنم دویده
هر کس که بخط تو کشیده خط
دستش چو قلم شود بریده
«محجبوه» فشاند بر خط تو
در های سرشک از دو دیده