باز گشت ادبی و شعرای افغانستان

از کتاب: ادبیات افغانستان از قدیمترین دوره ها

 گفتیم که سبک هندی در عالم ادبیات فارسی انقلاب بزرگی ایجاد کرد و انکشاف طرز تفکر جدید و خیالات لطیفی را در ساحۀ ادب و شاعری باعث گردید و به ذریعه مشوقین جدی صاحب عزم رو به تکامل رفته شعرای ایران , خراسان و ماوراء النهر را کاملا تحت تاثیر قرار داد ؛ مخصوصا شعرای خراسان و ماوراء النهر شدیدا شیفته و گرویدۀ آن شدند ع چنانکه تا امروز هم در این دیار شعرای زیادی به آن سبک شعر می سرایند.        در دوره صفویان خاصه در قرن ۱۲ ه ق بر اثر ابتذال و انحطاط شعر در ایران یک دسته از شعرای اصفهان و نواحی آن به فکر افتادند که دو باره سبک متقدمین را گرفته آن را تجدید کنند تا انحطاطی که در شعر رخ داده بود از بین برود . این دسته شعرا در اصفهان انجمنی تشکیل و در صدد رواج و شیوع این مفکوره بر آمدند, مخصوصا میرسید علی مشتاق شیرازی ( متوفی ۱۱۷۱)) لطف علی بیک آذر بیگدلی صاحب آتشکدۀ آذر (۱۱۹۵ سید محمد شعله (متوفی ۱۱۶۹ طبیب اصفهانی (۱۱۶۸) میرزا محمد نصیر اصفهانی ( ۱۱۹۲ ) سید احمد هاتف (۱۱۹۸) صباحی بیگدلی (۱۲۰۷ ) طوفان شهاب صبا ( متوفی ۱۲۳۸) و غیره هم در این راه جد و جهد کافی به خرج دادند تا سیر تقهرقر ادبی را جلو بگیرند و اسلوب استادان سلف را دو باره زنده سازند ایشان در غزل سرای از شعرای معروف سبک عراقی لاخص شیخ سعدی و حافظ  و در قصیده از شعرای سامانی و محمودی , مثل رودکی فرخی و عنصری و غیر هم پیروی کردند اما در افغانستان شعرا از آغاز سبک هندی به آن التفات داشته و خاصتا بعد از « بیدل» پیرو و ملتزم مکتب او بودند به این موضوع کمتر علاقه نشان دادند , چنانکه غیر از چند تن در اواخر قرن ۱۳ و اوایل قرن ۱۴ کمتر شاعری است که این فکر را تعقیب کرده باشد؛ کابلی می باشند که به سبک خراسانی  و پیروی شعرای متدقم قصاید غرا و نیکوی سروده و چراغ مردۀ سبک خراسانی  را در این مرز و بوم نیمه روشن ساختند . همچنین در هرات دو شاعر نیز به  نام « مشوانی » و « سید میر»  به سبک متقدمین  قصاید عالی سروده اند چنانکه سید میر خاقانی شروانی را عینا اقتفا و نام  او را دوباره زنده ساخته و یاد استادان قدیم را در اذهان تجدید کرد . کسی که توانست در کمال موفقیت و استادی با غزلهای شیرین و نغز خود سبک عراقی را دوباره تجدید و سخن حضرت حافظ علیه الرحمه را کاملا پیریوی و احیا کند همانا میرزا محمد نبی خان دبیر متخلص به « واصل » کابلی می باشد . واصل از ابتدا همین نظریه را داشت که در اشعار خود سبک عراقی را دنبار نماید . او در این راه بهتر از حضرت حافظ رهنمایی نمی دید ؛ چنانکه میگوید:  غیر حافظ شاه اقلیم سخن            نگیرد ملک معنی زین قبیل       ***   خامه ام هر چند واصل کلک استدان شکست            کلک حافظ می خراسد نوک اقلامم هنوز      لکن  متأسفانه این ذوق و مفکوره با مرگ واصل یکجا از بین رفت , و شعرا این جاده را تعقیب نکردند بنا بر همین است که شعرای افغانستان تا امروز دنبال سبک هندی را نگاشته و به آن سخت متمسک ماندند غ لیکن در وقت حاضر عدۀ محدودی از شعرا و نویسندگان در نظم و نثر استاتید سلف را پیروی میکند و آثاری به وجود اورده اند که از اشعار فرخی و عنصری  و نثر بهقی و عروضی یاد آوردی میکند .