قاضی محمد حسن
ولد قاضی اکبر شاه که درین کتاب بارها نام او آمده، مرد علم و سیاست بود، که بدربار شاه شجاع مرتبت بزرگی داشت و محل اعتماد تمام آن پادشاه گشت و لقب " خان علماء" یافت. وی با خانوادۀ سردار پاینده خان نیز رابطه داشت و استاد پسران سردار مذکور بود که شاه شجاع درین باره می نویسد:
"فاضیل آگاه قاضی محمد حسن خان علماء که معرفت آشنائی و یا واسطۀ استادی و شاگردی سابقه باو داشتند" (۳).
و حتی قرار روایت مؤلف کتاب حاضر وزیر فتح خان در سنه ۱۲۳۱ هـ دختری را ازین خاندان در پشاور به حباله نکاح خوداورد چنانچه گوید .
"دختری جمیله که خورشید خاوری از حسن دلاویزش اقتباس نور نماید... از دود مان قاضی خیلان پشاور که از
--------------------------------------
(۱)بوی احمد شاه بابا، مقدمه بقلم حبیبی طبع کابل ۱۳۱۹ ش.
(۲)تاریخ پشاور ۷۰۸
(۳)واقعات ۹۲.
قدیم بار باب دولف قرب و منزل دارند، بدست اورده .... ۱
طوریکه از یک تصدیق سفارشی اسکندر برنس معروف بر می آید، همین قاضی محمد حسن وقتی در لال پورۀ کنار دریای کابل در دهنۀ درۀ خیبر باوی ملاقات کرده بود، و ازینوقت روابط این خاندان با مامورین حکومت هند برطانوی آغاز یافته، و پسران قاضی در خدمت ایشان بوده اند، و هم همین مکتوب حاکی است که خود قاضی حسن ، با شاه شجاع یکجا بهند فراری شده بود(۲).
چون شاه شجاع به تفصیلی که درین کتاب آمده در رمضان ۱۲۴۷هـ از لودیانه براه سندهـ و شکارپور بر قندهار لشکر کشی کرد، همین قاضی حسن با وی همراه و یکی از اعیان حضرت بود، چنانچه در حین مذاکره با رنجیت سنگهـ از حضور شاه بر سم سفارت گماشته شده، و یک لک و بیست هزار روپیه را برای معاضدت شاه از رنجیت گرفته بود، شاه شجاع مینویسد:
"قاضی ملا محمد حسن خان علما که از و فور علم و آداب و ظهور انواع فضل و حسب مقرب حضور و برتبۀ پیش نمازی مشرف و منظور است، والی مذکور (رنجیب ) بذریعۀ سفیر مذکور، بر سبیل یگانگی مبلغ یک لک و بیست هزار روپیه دست یاری نمود.... (۳).
بعد ازین شاه شجاع به سندهـ میرسد، و در شکارپور بباغ شهزاده سلیمان نزول میکند، از ینجا باز قاضی محمد حسن خان علماء بر سم سفارت
-----------------------------------------
(۱)کتاب حاضر در بیان فوتیدن بها گل منکوحۀ اشرف الوزراء .
(۲)اسناد خانوادۀ قاضی ، (انگلیسی ) طبع کویته مکتوب نهم و مجلۀ آریانا شماره (۹۴)طبع کابل مقالۀ حبیبی.
(۳)واقعات ۷۶.
به میران تالپوری سندهـ و میر مراد علی خان فرستاده می شود، و بعد از طی مقدمات لازمه در اوایل ذیحجه ۱۲۴۹هـ بسوی قندهار حرکت میکنند(۱).
چون در اواخر ذیحجه شهر قندهار و سرداران بارکزئی برادران امیر دوست محمد خان در حصار قندهار محاصره می شوند، درینجا باز همین قاضی حسن با حصاریان مکاتبها میکند، و مدار المهام حضور شاه شجاع است(۲)
اما چون شاه شجاع درین جنگ شکست خورد، و از راه فراه و سیستان و بلوچستان و سندهـ واپس به لودیانه رفت، قاضی حسن نیز واپس بهند خود را رسانیده، و بحضور شاه فراری زیسته است، زیرا در سنه ۱۸۳۸ع = ۱۲۵۴هـ چون معاهدۀ مثلث بین لارد آکلیند گورنر جنرل هند و رنجیت سنگهـ حکمدار پنجاب و شاه شجاع الملک امضا می شد، همین قاضی حسن از طرف شاه شجاع معاهده مذکور را امضا کرده بود، موهن لال این مطلب را تصریح کرده است (۳).
چنین نظر می آید که قاضی حسن بعد ازین از جهان رفته، و یا بعلتی با لشکر اندس به افغانستان سفر نکرده باشد ، زیرا پس ازین در هیچ یک از وقایع در سندهـ و افغانستان تا باز گشت لشکر مذکور و قتل شاه شجاع، ذکری از و در کتب تاریخ بنظر نمی رسد، و بنابران نمی توان گفت که قاضی بعد از امضای معاهدۀ ننگین مذکور چه شد؟ اما از افراد خانواده و پسرانش بعد ازین هم سراغی بدست می آید بشرح ذیل: