یادآوری

از کتاب: در زوایای تاریخ معاصر افغانستان

نوشتن تاریخ معاصر بعلت نزدیکی آن به عصر و زمان نویسنده و خواننده اشکالاتی دارد که در حقیقت همۀ آن را خود نزدیکی وقت و ایجابات آن بمیان آورده و چون آن عصر معین نزدیک هنوز درست در آغوش زمان سپرده نشده است نویسنده طوریکه باید آنرا دیده نمیتواند  .

عموماً در تاریخ معاصر ملل نسبت به عمومیات جزئیات بعض حصص بیشتر نوشته شده و میشود زیرا جزئیات شرح حال یا سوانح یک زمامدار و یا کیف یک دربار را یکنفر دیده و یادداشت کرده ولی چون خود آن شخص داخل آن دوره و یا نزدیک بدان دوره است کلیات را بعلت نزدیکی اش دیده نمیتواند  . زیرا هرچیز از نزدیک آنقدر بزرگ مینماید که چشم گنجایش انرا ندارد و اگر آن چیز را از دور نگاه کند با اینکه جزئیات را نمی بیند هیکل عمومی در نظرش خوب تر جلوه میکند که کلیات و خطوط اساسی همه در آن خواهد بود  . بهمین جهت با اینکه از آغاز تاریخ معاصر ما در حدود یک و نیم قرن میگذرد باز هم به آن دوره نزدیک هستیم و به همین جهت تا حال آن مورد کمتر نوشته ایم و آنچه هم که نوشته شده و میشود عموماً تقریبی بوده و هست و خواهد بود تا اینکه از آن عصر بقدر کافی دور شویم و بدون تأثیر نزدیکی زمان تمام اطراف موضوع را ببینیم و قضاوت کنیم  .

در نوشتن تاریخ معاصر هر قوم و ملتی اسناد خطی خانوادگی که اروپائیان "ارشیو ملی" میگویند اهمیت زیاد دارد و مبنای تاریخ معاصر بیشتر بر آن گذاشته شده است  . ولی هر قدر که وجود این اسناد ضرور است دست یافتن بدان به مراتب مشکل تر میباشد  . این قبیل اسناد برای ما و ملت ما که عموماً عادت به یاد داشت واقعات نداشته و نداریم کمال اهمیت دارد  . بطور مثال یاد آوری میکنیم که راجع به سه جنگه اول افغان و انگلیس که در حدود یک قرن را در بر میگیرد از طرف انگلیسها تا امروز ده ها بلکه صدها مقاله و رساله و کتب و غیره نوشته شده ولی راجع به همان واقعات که در کشور ما و خاک خود ما بوقوع پیوسته و جزء تاریخ معاصر ماست یک اثر کوچک هم بقلم خود ما نوشته نشده و اگر خورد و ریزه بعضی مقاله ها هم تحریر نموده ایم بیشتر ماخذ ما کتب ومدارک انگلیس بوده و غیر از آن چاره هم نیست و در همین کتاب هم از آن مأخذ زیاد استفاده شده ولی بار اول کوشش بعمل آمده تا همان واقعات را ضمناً در روشنی مدارک خطی و اسناد نیم رسمی و شخصی که بیشتر حیثیت مکاتیب خصوصی را دارد هم معاینه کنیم  . این قبیل تجسس در زوایای تاریخ معاصر افغانستان که بر پایه اسناد و متون خطی متکی باشد کاری است نهایت ضروری که باید با سراغ منابع در موضوعات مختلف نوشته شود و زمینه برای نگارش تاریخ معاصر مملکت از هر حیث آماده تر گردد . ادعا ندارم که اینجا کار بزرگی انجام داده ام ولی چون میدانم که کارهای بزرگ به کمک کارهای کوچک صورت میگیرد این اثر رابحیث یک کار کوچک به خوانندگان عزیز تقدیم میدارم.

احمد علی کهزاد