32

رسیدگی به مظالم

از کتاب: تاریخ افغانستان بعد از اسلام ، فصل چهارم ، بخش اوضاع اقتصادی و اجتماعی و اداری و فکری و علمی و ادبی افغانستان
04 February 1967

برای تطبیق عدالت و رفع شکایات عمومی مردم، در سازمان اداری و قضائی دورۀ اسلامی شنیدن مظالم و رسیدگی به بیدادیها نیز بعمل می آمد و صاحب مظالم یعنی کسیکه به مظالم و بیدادیها رسیدگی میکرد یا خود خلیفه و یا امیر وزیرش بودی ، و یا از طرف خلیفه ووزیرش در بلاد و شهرها «اصحاب مظالم » گماشته شدندی. 

در عهد اسلامی نخستین بار حضرت علی (رض) باین کار پرداخت، وی روز معینی برای سماع شکایات نداشت، ولی چون داد خواهی بحضورش میرسید، داد اورا میداد. اما در عصر بنی امیه روز خاصی برای سمع شکایات معین شد، و عبدالملک بن مروان در یک روز خاص بداد شنوی می پرداخت و اگر درین کار بمشکلی مواجه می شد، آنرا به قاضی خود این ادریس ازدی حوالت کردی ، و بعد ازین عمر بن عبدالعزیز نیز شخصا داد خواهی های مردم را شنیدی. در خلفای عباسی نیز مهدی و هادی ورشید و مامون شکایات مردم را می شنیدند و لو از هر فرد بسیار مقتدری شکایت می شد، داد رسی آنرا میکردند. مثلا روزی مردی یمنی به عمر بن عبداالعزیز شکایت برد، که ولید بن عبدالملک زمین مرا غصب کرده ، خلیفه درین باره دفتر صوافی را دید وچون قضیه را واقعی یافت امر داد تا آنزمین را از دفتر وضع ئ بصاحبش سپردند، و کذلک روزی  پیز زن ژنده پوش به مامون از دست پسرش عباس مظلمه برد، خلیفه پسر خود را پهلوی زن داد خواه ایستاده کرده و بداد رسی او پرداخت. ۲

وظیفۀ صاحب مظالم با قضای فرقی داشت.زیرا در انچه قاضی از انفاذ آن عاجز بود، صاحب مظالم با قدرت تام و دست قوی حکم میراند، و با نیروی 

۱تاریخ التمدن الاسلامی ۱/۱۹۰

۲تاریخ تمدن اسلامی ۱/۱۸۸

تام از وقوع بیدادیها جلو گیری میکرد و امارت و شواهد فراوان را در تحقیق حق از باطل بدست می آورد، و گاهی هم حتما قضا یارا برای حقل و فصل به هیئت امینی می سپرد، در حالیکه قاضی این کار را بدون موافقۀ طرفین کرده نمی توانست و او دارای هیبت و قوت و قدرتی بود. ۱

محکمۀ مظالم عموما در مساجد منعقد می شد، که ریاست آنرا خلیفه یا والی یا نایب مقرر کردۀ ایشان بعهده داشت و هنگامیکه مامون خلیفه عباسی در حدود(۱۹۷هـ۸۱۲م) در خراسان بود او بقول گردیزی. 

«اندر خراسان عدل بگستر دوررسم های نیکو نهاد، و بشهر مرواندر سرای شایگان بنشست و هر روز اندر مسجد جامع آمدی و مظالم کردی ، و علماء وفقها را بنشاندی و سخن متظلمان بشنیدی و داد ایشان بدادی .» ۲

محکمه مظالم در حضور پنج گروه مردم انعقاد می یافت :

۱/مدد گاران صاحب مظالم وحامیان : که بقوۀ  ایشان حکم قضانفاذ می یافت .

۲/حاکمان : که دراطراف قضایاورد حقوق به ارباب آن معلومات میدادند ،وحقایق دعاوی خصوم را آشکار میکردند .

۳/فقیهان : که صاحب مظالم دربارۀ مشکلات مسایل شرعی از ایشان فتو امیگرفت .

۴/کاتبان : که اقوال خصوم راضبط کرده وحقوق ایشانرا ثبت میکرد .

۵/شاهدان :که دراثبات دعاوی خصوم میکو شیدند وشهادت میدادند .

بدین نحو محکمۀ مظالم . شکایات عامه رادر هر باب می شنید ووظایف صاحب مظالم این بود :

۱/تحقیق ونظر بر قضایائی که افراد یا جماعت دربارۀ والیان عرض میکردند،واز انحراف والیان ازراه حق ،شکوه مینمودند، ویاکار داران خراج در فراهم آوری مالیات بیراهی میکردند . ویاکاتبان دیوانها دراموال مسلمانان کمی یابیشی بعمل می آوردند .

۱ماوردی در احکام السلطائیه ۷۷ببعد

۲زین الاخبار خطی ۳۸ب

۲/رسیدگی به شکایات تنخواه گیران (مرتزقه) اگر تنخواه ایشان کم یاازموعد معین پستر داده می شد ، ورداموال مغصوبه ونگرانی اوقاف . 

۳/تنفیذ احکامیکه قاضی یامحتسب از انفاذ آن عاجز باشد ، ونظر برقضیه دو طرف متنازع.

۴/مراعات اقامت عبادات مانند حج واعیاد  وجهاد.۱

محکمه مظالم در ازمنۀ بعدو دربین شاهان عجم به دارالعدل تبدیل یافت ،ورئیس آنرا در عربی امیر العدل ودر فارسی میرداد گفتند ،واو از طرف سلطان وپادشاه در اقامۀ عدل ودادرسی مردم نایب وملک الامراء شمرده می شد ، وهمواره مرددارای سطوت وشمشیر واعتبار فراوان بحیث میرداد گماشته می شد . ۲وطوریکه از نوشتۀ منهاج سراج جوزجانی بر می آید ، تا حدود ۶۵۰هـ۱۲۵۲م نیز در سلطنت افغانی هند منصب میرداد وجود داشت ،ودارای اقطاع ومرسو مات مقرره بوده است.۳

۱تاریخ الا سلامی السیاسی۲/۲۴۰بحوالت احکام السلطانیۀ ماوردی ۸۰ببعد 

۲آثار الاول فی ترتیب الدول از حسن بن عبدالله ۷۵طبع قاهره ۱۲۹۰ق

۳طبفات ناصری ۲/۴۱