زیاد بن ابیه
پس معویه خراسان به زیاد بن ابیه داد، و او حکم بن عمرو الغفاری را بخراسان فرستاد، و حکم به هرات آمد، و از آنجا بکوه های خراسان بیرون شد، و مهب بن ابی صفره باوی بود بر ساقۀ لشکر. و مهلب کارهای نیک کردف و نام او معروف گشت بمردی و مبارزت و هوشیاری. و چون خبر مهلب بسعد بن وقاص رسید، بروی دعای نیکو کرد و گفت: «یارب! تو ناصر و نگهدار مهلب (111) باش! و هر گز هیچ خواری منمای اورا»
و سعد را مستجاب الدعوت خواندندی، و از بهر مهلب شمشمیری فرستاد، و ان شمشمیر را فرزندان او عقب مهلب، از بهر تبریک نگاه همی داشتند، و چنین گویند که: سلیمان بن محمد الهاشمی آن شمشیر را از درید بن الصمه لن حبیب بن مهلب، بصد هزار درم بخواست و ندادش. و هر چه مهلب یافت چنین گویند: که از برکت دعای سعد یافت.
و حکم بن عمرو بشهر مرو بمرد، و انجا بگور کردندش، و نخستین امیری از مسلمانان (که) بخراسان بمرد، و نخستین امیری او بودف که از رود بلخ، آب خورد. و از پس او زیاد بن ابیهف مر عبدالله اللیشی را بخراسان فرستاد، و او از یاران پیغمبر صلی الله علیه و آل سلم بود، و از پس او ربیع بن الحارثی را داد اندر سنه خمسین، و ربیع بخراسان آمد بمرو، و هیاطله را هزیمت کرد، و هم آنجا بمرد. و اندر سنه احدی و خمسین مردمان بادغیس و گنج روستا مرتد شدند. پس شداد بن خالد الاسدی برایشان تاختن آورد، وقومی رابکشت، و تنی چند را برده کرد. پس معویه فرمود: تا ان بردگان را باز دادند از جهت عهد را، و نخستین برده که بخراسان دادند آن بود.