138

عبد الكریم خان احرارى

از کتاب: آثار هرات ، فصل چهاردهم ، بخش ع

یکی از منورین باهوش و فضلای دانشمند قرن حاضر هرات آقای عبدالکریم خان احراری است مشارالیه به عمر ۳۵ سال خویش در حوزه  خدمات دولت داخل شده و فعلاً نیز اداره امورات خارجی هرات را مینماید فکری دارد روشن و نثری دارد .عالی از روزی که قلم را به دست برداشته تا اکنون به بازوی نشریات علمی و اخلاقی خود خدمات مهمی را برای پیشرفت مقاصد مشروع جامعه احراز کرده است و از اینجاست که تاریخ قرن اخیرهرات خاطره هایی را که این جوان هوشمند گذاشته فراموش کرده نمی تواند (از آثار قلمیه اوست)


لزوم وحدت ملی


من در زاویه های تنهایی که به افکار متراکم مانند سحاب و در شبهایی که در بستر حیرت به عالم خیال و خواب افتاده و روحم جانب محیط خودمان و جامعه وطن عزیز در پیچ و تاب بود میخواستم بدانم به وحدت ملی چه وقتی نایل و به زمینه ترقی و تکامل که عبارت از وحدت فکر و اخلاق و آداب عمومی است چه زمانی متواصل خواهیم شد.

اینجا هر چند به دیدهٔ حیرت و حقیقت دیدم و چاره های متعدد سنجیدم وصول به این مقصود دیر زمانی میخواهد و زمانی را به انتظار این مقصد میشاید چه در هر جامعه که تعدد قبایل و تفرقه خصایل زیاده تر است ایجاد عادات به طرز وحدت و مواسا مشکل تر مینماید میتوانیم به یک سطحی تصدیق نماییم که علاوه بر تشتت عادات محلی که مختص به هوا و آب و خاک مقام است، خصایل قبیله های قومی هم تحکیم تخلّف نظریات و عادات را نشان داده و لهذا همان طوری که عارف شهیر شرق میفرماید.

سعدی به روزگاری مهری نشسته بر دل

بیرون نمی توان کرد الا به روزگاران

دفع شاخه های متعدد عادت که از دیر زمانی در روحیات عموم ریشه انداخته و پیمودن یک راه سعادت و نظریه هایی که از روح وحدت و صفائیت باشد مدتی میخواهد و زحمات فوق العاده ضرورت می نماید

این هم شبهه نیست که درافغانستان دیانت حقه اسلامی خط مشی عموم را واحد ساخته اما در اثر تفرقهٔ عادات نمی توان از تخلف روحیات ملی انکار کرد و ضررهایی که از افکار مختلف و مسالک متعدد دیدیم و کشیدیم امری است آفتابی.

باری مؤسّس به وحدت ملی چه میتوان شد بعد از همه گونه فکر و اندیشه جز تعمیم علم و عرفان که پروگرام واحد و اصول صحیحه باشد و جنبه عمومیت نگر این مشکل دیگر حل شدن ندارد و به استثناء تعلیمات جامع که فقط به مفاد العلم فریضة على كل مسلم و مسلمة بعض دون بعض نباشد بدیهی است رفع این تفرقه و دفع تشتت عادت غیر ممکن است به وجود آید میتوان تصمیم کرد تا وحدت ملی هم نباشد زمینه به اصلاحات و امید برای ترقیات مملکتی حاصل نیست باید گفت که تعمیم علم و تعلیم صحیح موجد وحدت ملی است و وجود این وحدت در مملکت عزیز ما موجب نشو و ارتقاء تکامل حقیقی است. گاهی که به شعر مشق مینماید یادداشتهای خوبی مینویسد و از آن جمله است.

قضا ما را به بیداد آفریده

فلک ترتیب داد از ما بریده

 شب و روز کسان در کار باشد

پی اندیشه و کردار باشد

نصیب ما چه بخشی واژگون است

که ایجادش ز خون غرقه به خون است

ندارد رنگ بهبودی گِل ما

فتاده بار مشکل بر دل ما

بشر امروز در اصلاح خویشاند

سران ما همه در فکر ریشاند

چرا ای عدل از مایی گریزان

 تو ای شفقت به ما شو هم نمایان

 جهان یکسر لباس صنع پوشند 

به کار دولت و ملت بکوشند

به جز ماییم کز عالم خبر نه 

به فکر خویشتن و خیر و شرنه

بلی نقصان ز بی علمی و جهل است

به نزد عارف هر دشوار سهل است

چو حیوان تا به کی این خواب و خوردن

 به صحرای جهالت جان سپردن

خبر از ملک احراری ندارد

چرا بر خویش غمخواری ندارد