حسن بصری

از کتاب: از کوچه عرفان

(تولد ۲۱ هجری/ ۶۴۲ م) و (صال ۱۱۰ ه /۷۲۸ م ) از جمله کسانیست که رسول کریم(ص) و بلکه صحابه های آن حضرت (ص) و تابعین را دیده بودند اهل زهد ورع بود به امور اخروی گرایش زیاد داشته و خوف تعالی (ج) در او غالب بود در مورد نامه ای به خلیفه عمر بن عبد العزیز می نویسد <حذر کن از دنیا که چون آنرا لمس کنی همانند مار نرم است لکن زهری مهلک دارد .... حذر کن از دنیا که وعده های همه نیرنگ است و آرزو های آن همه باطل و در جایی دیگر از همین نامه اگر سنگی و فقر به عنوان نشانه های خیر یاد میکند و ثروت و مال را شری میداند که انسان را از مقصد صحیح خود منحرف میسازد ».*۴۲۱ از نظر او اصل و دین ورع بود ؛.فرید الدین عطار نیشاپوری در تذکر الاولیا از نقل میکند که گفت :چنان شد صد و سی تن را از صحابه دریافته بود و هفتاد بدری را یافته وارا اوبه علی (رض) بوده است و در علوم رجوع بازاو (بدو کرده است و طریقت از او گرفت . از سخنان اوست که گفته است :< ما به کثرتشاد نشویم و لیکن اگر یک درویش حاضر بود دل ما شاد بود در مورد مسلمانی گفت : سوال کردند که مسلمانی چیست و مسلمان کیست ؟ فرمود : فرمود مسلمانی در کتابهاست و مسلمان در زیر خاک ! پرسیدند اصل دین چیست ؟ و گفت ورع گفتند آن چیست که ورع را تباه کند و طمع پرسیدند جنات عدن چیست ؟ کوشکیست ؟ از زر در او نیابد الی پیغمبری ، یا صدیقی ، یا شهیدی یا سلطان عادل پرسدند طبیبی که بیمار بود و دیگران را معامله چون کند ؟ گفت تو نخست را علاج کن آنگاه دیگران را »*۴۲۲وتذکرته الاولیا ورع را اینطور تعریف کرده است : بنده سخن نگوید مگر بحق خواه در خشم باشد خواه دررضا دوم آنکه اعضای خود نگهدار از هر چه خدای عزوجل در آن باشد . سوم آنکه قصد وی در چیزی بود که خدای تعالی بدان  داده است وی طریقت را از علی کرم الله وجه که استادش بود کسب کرد و آنرا به حبیب عجمی در سال ۱۲۰ هجری وصال یافت تفویض کرد . حسن بصری در ۱۴ محرم ۱۱۰هجری وصال یافت. نقا است که از او پرسیدند چگونه یی ؟ گفت چگونه باشد حال قومی که در دریا باشند و کشتی بشکند و هر یکی بر تخته یی بماند ؟ گفتند صعب باشد ، گفت حال من چنین است .*۴۲۳