32

کشته شدن احداد

از کتاب: تاریخ افغانستان در عصر گورکانیان (تیموریان) هند

در سال (۱۰۳۵ه‍) باز احداد قوای ملی را جمع آوری کرده، و در تیراه بنای مقابله را با لشکر جهانگیر نهاد، ظفر خان ولد خواجه ابوالحسن حکمران جهانگیر در کابل بمقابل وی بر آمد، و احداد را در نواغر(اواغر) که مرکز ریاست وی بود حصاری کرد، در شبی که قشون مغول بر حصار یورش آورد احداد درین جنگ مردانه پیش آمد و جان  خود را در راه دفاع از کوهسار خود داد، و لشکر مغول سر وی را بریده و در سال (۱۰۳۵ه‍) ذریعه افتخار خان پسر احمد بیگ خان بحضور جهانگیر بردند، روزیکه سر این مجاهد ملی را بدربار شاهنشاه رسانیدند جهانگیر سر نیازمندی را بدرگاه خدا سود و سجدات شکر ادا کرد و حکم نواختن شادیانه را نمود۴۶.

مؤلف دبستان درین مورد حادثۀ بس رقت آوری را که حاکی از جذبات آزادی خواهی و نفرت آفراد ملت پښتون از اسارت است نگارش داده و گوید: 

٫٫که افغانان بعد از وصال احداد عبدالقادر بن احداد را بر داشته، و بکوه رفتند و لشکر پادشاهی که گمان مسخر شدن آن قلعه نداشتند، داخل قلعه شدند دختر احداد که راه گریز نیافته بود، در قلعه میگردید یکی از لشکریان آهنگ گرفتن او کرد، دختر چادر بر چشم افگند خود را از دیوار قلعه بزیر افگند و هلاک گشت، مردم همه متحیر شدند(۴۷). 

باینطور احداد روشن نژاد بعد از مقابله های مردانه و جنگهای آزادی طلبانه در مقابل قوای شاهنشاه از جهان رفت، و نام نیک جاویدی را در جهان ملیت استقلال طلبی در تاریخ ملی گذاشت، که مردانگی تاریخی وی  و رد زبان مؤرخین اجنبی است، چنانچه صمصام  الدوله همیگوید: شجاعت و بهادری او ناسخ داستان رستم  و افراسیاب است و در عهد جهانگیر آویزش های سخت با عساکر پادشاهی نمود..(۴۸)